عوامل زيادي وجود دارد كه مي تواند روي تحصيل و عملكرد درسي كودكان تاثير بگذارد؛ از شرايط محيطي مانند فضاي خانه و مدرسه گرفته تا عواملي كه به سلامتي روح و جسم كودك وابسته است. اختلالات يادگيري جزو عواملي است كه مي تواند باعث بروز مشكلات درسي در مدرسه شود.
اگر فرزند شما فقط در يك يا دو درس دچار مشكلات جدي است، شايد مبتلا به يكي از اختلالات يادگيري باشد.
جالب است بدانيد بسياري از كساني كه ما آنها را به نام نابغه ميشناسيم، در كودكي كودن شمرده ميشدند، در حالي كه به احتمال زياد فقط در يك درس خاص دچار اختلال يادگيري بودهاند.
اينشتين در كودكي معني و مفهوم كلمات و عبارات را تشخيص نميداد، معلمش عقيده داشت او يك عقبمانده ذهني است.
اديسون هم كه مخترع بزرگي است، در تمام طول تحصيلش كمترين نمرهها را از درس فيزيك ميگرفت!
وقتي ميگوييم كودكي دچار اختلال يادگيري است يعني در مقايسه با فردي كه از نظر هوشي با وي همسان است، در يك موضوع خاص (مثل روخواني، رياضي يا نوشتن) دچار ضعف چشمگير است.
اين ضعف با بهره هوشي او متناسب نيست؛ يعني با توجه به ضريب هوشياش، اين ضعف توجيهپذير نيست.
مطالعات نشان داده است برخي دانشآموزان در رشد جسمي و هوشي كاملا بهنجار هستند، اما هنگام ورود به مدرسه در جريان يادگيري دچار مشكلاتي ميشوند كه تنها با تشخيص اختلال يادگيري توضيح داده ميشود.
ذكر اين نكته ضروري است كه اختلال يادگيري با عقبماندگي ذهني تفاوتهاي اساسي دارد؛ چراكه در اين اختلال بسياري از كودكان فقط در يك درس خاص ناتوان هستند، در حالي كه در كودكان عقبمانده اين ناتواني در تمام ابعاد زندگي وي فراگير و مشخص است.
انواع اختلال يادگيري
«تقريبا در تمام درسها عملكرد خوبي دارد، نمره رياضياش معمولا بالاست، در علوم و درسهاي حفظي هم خوب عمل ميكند، اما امان از ديكتهاش!
هر چقدر با او تمرين ميكنم و ديكته ميگويم فايده ندارد، هميشه نمره ديكتهاش پايين است. در هجي كردن كلمات مشكل دارد، هنگام نوشتن نهتنها اندازه كلماتي را كه مينويسد غيرطبيعي است بلكه برخي از آنها را وارونه مينويسد.»
اينها حرفهاي مادر صباي هشت ساله است، صبا در كلاس دوم ابتدايي درس ميخواند، براساس تشخيص روانشناس او مبتلا به اختلال يادگيري در بيان نوشتاري و ديكتهنويسي است.
يكي از علامتهاي مهم اختلال املا عدم مهارت در نوشتن است به گونهاي كه كودك براي نوشتن در يك فضاي مشخص با مشكل مواجه ميشود كودكاني كه به اين نوع از اختلال يادگيري مبتلا هستند
نوشتههاي ناخوانايي دارند ضمن اينكه گاهي هنگام ديكتهنويسي كلمات را جا مياندازند يا وارونه مينويسند آنها حتي در گرفتن خودكار و كاغذ هم حالتهاي عجيبي به دستشان ميدهند.
«كيان امسال هم در درس رياضي مشكل دارد، سال گذشته به زور معلم خصوصي توانستيم نمره قبولي بگيريم.
قبلا فكر ميكردم يك پسر بچه كمهوش و كماستعداد دارم، اما وقتي ساير نمراتش را ميديدم يا وقتي كه به توانايياش در برقراري ارتباط، بازي با دوستان، ورزش و... دقت ميكردم او را پسربچهاي كاملا طبيعي و حتي در برخي زمينهها باهوش مييافتم.
سرانجام مشاور مدرسه مرا به يك روانشناس ارجاع داد و آن وقت بود كه فهميدم فرزندم اختلال يادگيري در رياضيات دارد.» مشكل و ضعف در محاسبه ذهني عمليات رياضي ناشي از بيمعنا بودن ارقام و ناتواني در انجام اعمال رياضي است.
شدت ضعف اين كودكان به حدي است كه چپ و راست را نيز قاطي ميكنند. آنها در درك مفاهيم رياضي مشكل دارند.
اختلال خواندن هم نوع سوم اختلالات يادگيري است كه در آن كودك در پردازش صداها مشكل دارد.
در واقع كودكان مبتلا به اختلال خواندن نميتوانند كتابهاي درس علوم، رياضي و امثال آن را به سادگي بخوانند در واقع آنها در فهم كلمات، جملات و پاراگرافها مشكل دارند. در ايران ميزان ابتلا به اختلال خواندن 11 درصد برآورد شده است.
براي درمان هر كدام از اين اختلالات روشهاي متفاوتي وجود دارد؛ مثلا در درمان اختلال رياضي از موارد عيني و شبيهسازي براي مفاهيم انتزاعي استفاده ميشود، ضمن اينكه براي آموزش اصول كمي مثل اندازه، حجم، فاصله و... از ابزار عيني و قابل لمس استفاده ميشود.
در اختلال خواندن هم كتابهاي درشت چاپ كه واژگان را با فواصل زياد منتشر ميكند، به كار ميرود.
برايدرمان اختلال نوشتن يا همان ديكتهنويسي معمولا از كلاسهاي آموزشي و تقويتي استفاده ميشود، اما به طور كلي والدين بايد بدانند در صورت تشخيص اختلالات يادگيري بهتر است كودك به صورت تخصصي حمايت شده و در پي درمان باشد.
ضمن اينكه لازم است معلمان در جريان اين ضعف قرار بگيرند و به قدر كافي راهنمايي شوند. در نهايت والدين و معلمان بيش از آنكه روي ضعف فرزند تمركز كنند بايد به نقاط قوت او پاداش دهند و انتظاراتشان را با توانايي كودك هماهنگ كنند.
منبع دريافت اين مطلب : جام جم آنلاين