شناسايي و پرورش تمام هوش هاي بشري و كليۀ تركيبات آن، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. ما انسان ها همگي با يكديگر تفاوت داريم. به اين علت كه همگي از تركيب هاي هوشي متفاوتي برخورداريم. به اعتقاد من، اين تشخيص ، موجب مي شود تا با مشكلات زندگي، برخورد مناسب تري داشته باشيم.
هووارد گاردنر، نويسنده كتاب «هوش هاي چندگانه در كلاس هاي درس» با اين جملات، باور خود را به آنچه تئوري M1 ناميده مي شود، به روشني بيان مي كند. به اعتقاد او بنيان تئوري M1 ، احترام به تفاوت هاي انسان ها، تنوع روش هاي يادگيري، شيوه هاي ارزيابي اين روش ها و اثار اين تفاوت هاست.
در پشت جلد كتاب اشاره شده است: "مطالعات و پژوهش هاي اوليه گاردنر نشان داده است كه ذهن انسان از هفت مقوله ي هوش (زباني، منطقي، رياضي، مكاني، حركتي، جسماني، موسيقايي، ميان فردي و درون فردي، تشكيل مي شود. در ويرايش جديد كتاب حاضر، دربارۀ هوش هشتم (هوش طبيعت گرا) و احتمال وجود هوش نهم (هوش اگزيستانسيال يا وجودي) نيز اطلاعاتي ارائه كرده و ده ها نمونه و راهكار عيني را به آموزگاران نشان داده است تا از آن ها براي به فعل درآوردن استعدادهاي بالقوه ي دانش آموزان استفاده كنند.