قافيه: پيشه و انديشه
ز: مخفف از گيتي: جهان پيشه: حرفه، شغل، كار كژي: خلاف، ناراستي بتر: بدتر
نهاد: پيشه، انديشه
آرايه: تضاد (راستي و كژي)
قافيه: است و گريست
كژ: كج، دروغ سخن گفتن كژ: سخن خطا و اشتباه
تركيب وصفي و نهاد: سخن گفتن كژ
به بيچارگان بر: دو حرف اضافه براي يك متمم است.
ببايد گريست: از آن نوع فعل هايي است كه نهاد آن هركس مي تواند باشد.
قافيه: دروغ و بي فروغ
كو: كه او فروغ: روشنايي بي فروغ: بي نور
نهاد: هر آن كو (مصراع اول)، ما (مصراع دوم) تركيب اضافي: گرد دروغ مفعول: «ش» در خوانيمش
آرايه: تناسب (دروغ،ستمكاره،بي فروغ) كنايه (به گرد دروغ كنايه از دروغ گفتن)
قافيه: راستي و كاستي
اندرون: داخل به كار اندرون: در كار كاستي: كمي
مفعول: راستي نهاد: تو، كاستي قيد: همه (هميشه)
آرايه: تضاد (راستي و كاستي)
قافيه: درست و توست
قيد: چنان تركيب اضافي: دشمن جان نهاد: هر آن كس، تو (جمله دوم)، او (جمله سوم)
مفعول: درست، كه او دشمن جان توست (براي دان)
فعل: نگويد (مضارع)، دان، است (مضارع)
قافيه: راستي و كاستي
خيره: بيهوده،گستاخ، بي پروا گشاده: باز
نهاد: در راستي مفعول: در كاستي حرف اضافه: بر متمم: ما
آرايه: كنايه (در راستي را خيره كوبيدن كنايه از دروغ گفتن)
قافيه: دروغ آزماي و ناپاك راي
دروغ آزماي: دروغگو ناپاك راي: كسي كه انديشه ي بد در سر دارد.
نهاد: تو تركيب وصفي: مرد ناپاك راي مفعول: دوستي واژه هاي غير ساده: ناپاك راي، دروغ آزماي، دوستي
دوشنبه ۲۱ تیر ۹۵ ۲۳:۰۰ ۱,۶۸۰ بازديد
قالب شعر: مثنوي
«به گيتي، به از راستي، پيشه نيست ز كژي بتر، هيچ انديشه نيست» 2 جمله
«سخن گفتن كژ ز بيچارگي است به بيچارگان بر، ببايد گريست» 2 جمله
معني: دروغ گفتن و كج حرف زدن از بدبختي انسان است و به حال انسان هاي بدبخت و بيچاره بايد گريه كرد.«هر آن كو كه گردد به گرد دروغ ستم كاره خوانيمش و بي فروغ» 2 جمله
معني: هر كسي كه به دنبال سخن دروغ است را بايد ستمكار و تاريك خواند.«همه راستي كن كه از راستي نيايد به كار اندرون، كاستي» 2 جمله
معني: فقط به دنبال راستگويي باش زيرا كسي كه راستگو است هيچگاه در كارها كم نمي گذارد و كارش درست است.«هر آن كس كه با تو نگويد درست چنان دان كه او دشمن جان توست» 3 جمله
معني: هركسي با تو حرف راست نگويد بدان كه دوست تو نيست و دشمن جان تو است.«گشاده است بر ما در راستي چه كوبيم خيره، سر كاستي؟» 2 جمله
معني: در راستگويي هميشه بر ما باز است، پس چرا بيهوده به دنبال دروغگويي و بدي باشيم.«مكن دوستي با دروغ آزماي همان نيز با مرد ناپاك راي (دوستي مكن)» 2 جمله
معني: با انسان دروغگو دوستي نكن، همچنين با انساني كه انديشه و فكر و باطل كثيفي دارد. تا كنون نظري ثبت نشده است